- با هوش
- آنکهه دارای هوش قوی است هوشمند مقابل بی هوش
معنی با هوش - جستجوی لغت در جدول جو
- با هوش
- Quickthinking, Smartly
- با هوش
- сообразительный , умно
- با هوش
- schlagfertig, klug
- با هوش
- спритний , розумно
- با هوش
- bystry umysłowo, mądrze
- با هوش
- 机智的 , 聪明地
- با هوش
- perspicaz, inteligentemente
- با هوش
- di mente acuta, intelligentemente
- با هوش
- perspicaz, inteligentemente
- با هوش
- vif d'esprit, intelligemment
- با هوش
- sneldenkende, slim
- با هوش
- คิดเร็ว , ฉลาด
- با هوش
- cepat berpikir, dengan cerdas
- با هوش
- سريع الفهم , بشكلٍ ذكيٍّ
- با هوش
- चौकस , समझदारी से
- با هوش
- מבריק , בחוכמה
- با هوش
- 頭の良い , 賢く
- با هوش
- 빠른 사고 , 똑똑하게
- با هوش
- hızlı düşünen, akıllıca
- با هوش
- mwenye akili haraka, kwa hekima
- با هوش
- তীক্ষ্ণ মস্তিষ্ক , বুদ্ধিমত্তার সাথে
- با هوش
- ذہین , ہوشیاری سے
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بی حواس
کندذهن، کندفهم، آن که طبیعتاً یا با داروی بیهوشی، حواس خود را از دست داده باشد و درد را احساس نکند
کندذهن، کندفهم، در پزشکی کسی که در اثر داروی بیهوشی یا علت دیگر هوش و حواسش از کار افتاده باشد و احساس درد نکند
Unconscious, Unintelligent
без сознания , неумный
bewusstlos, unintelligent
безсвідомий , неінтелектуальний
nieprzytomny, mało inteligentny
昏迷的 , 不聪明的
inconsciente, pouco inteligente
incosciente, poco intelligente
inconsciente, poco inteligente